متولد یک روز بارانی
۱۳۸۸ بهمن ۵, دوشنبه
پاسپورت بابا
هورا! بابا بالاخره پاسپورتش رو تمدید کرد و بلیطش رو گرفت! حالا میتونه هفته دیگه بره دبی برای اتاق من چیزای خوشگل بخره! الان مامان خوشحاله! من هم دارم توی شکمش قل قل میخورم!! هورا!!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر