۱۳۸۹ آبان ۸, شنبه

سلام وبلاگ من


امروز مامان بعد از 6 ماه رفت سر کار! از امروز عمه پیش منه تا مامان برگرده خونه!! از امروز هم برای عمه زندگی فرق میکنه، هم برای مامان! برای بابا زیاد فرق نمیکنه جز اینکه صبح ها توی ترافیک میمونه!! بابا اصلا از ترافیک خوشش نمیاد! من هنوز نمیدونم ترافیک چیه! ولی منم خوشم نمیاد! چون وقتی ترافیک میشه ماشین می ایسته! من اصلا توی ماشینی که وایساده راحت نیستم! ولی وقتی ماشین راه میره خوشم میاد و میخوابم!
بابا میخواست این وبلاگ رو تا 18 سالگی من بسته نگه داره! ولی  تصمیم گرفته از امروز وبلاگ منو باز کنه!!!
امروز من یک پسر خوشگل و مامانی هستم که یک سال و خورده ایه وبلاگ دارم!! هورا!!
این من ام! سهند!