پسرم این رو برای تو مینویسم که وقتی بزرگ شدی بخونی.
این روزها کشور ما ایران حال و روز خوبی نداره. مردم خیلی خسته هستن. از همه چیز.
چند روز پیش اشتباه سیستم پدافند هوایی باعث شد حدود 180 نفر مسافران یک هواپیمای مسافربری جونشون رو از دست بدند. حادثه خیلی غم انگیزی شد.
از اون روز مردم هر روز توی خیابونها دارند به مسئولین اعتراض میکنند. نه فقط به اینکه چرا این اشتباه صورت گرفته. به اینکه سه روز تمام این موضوع رو از مردم مخفی کردند و به دروغ گفتند نقص فنی هواپیما باعث سقوطش شده.
اصل موضوع اعتراض مردم همینه.
پسرم دروغگویی چیزیه که گاهی به هیچ عنوان نمیشه توجیهش کرد. شاید به نظر گناه بزرگی نباشه. ولی واقعیت این نیست.
وقتی کسی راستگو نباشه، وقتی کسی شجاعت راست گفتن رو نداره، ممکنه دست به کارهای خیلی بدی بزنه تا دروغش رو توجیه کنه. چون شجاع نیست که عواقب دروغش رو بپذیره.
یک انسان دروغگو، ترسو ترین انسانی هست که میتونی توی دنیا پیدا کنی. هرچند که به نظرت خشمگین و قدرتمند بیاد. ولی بدون که خیلی ترسو تر از چیزیه که فکرش رو میکنی.
ممکنه کسی به اشتباه دروغ بگه. ولی وقتی دروغگویی تکرار میشه حرف دیگه ایه. وقتی کسی دروغگویی رو تکرار میکنه، براش مثل هر کار بد دیگه عادی میشه. دیگه حس بدی از اینکار بهش دست نمیده. و این باعث میشه که ناخواسته، در همه کارهاش راحت ترین راه ممکن برای رسیدن به هدفش رو دروغگویی ببینه.
پسرم همیشه راستگو باش. حتی اگر به زیانت باشه. مطمئن باش در نهایت، شجاعتی که با راستگویی پیدا میکنی برات بسیار بهتر از نتیجه مقطعی هست که از دروغ میگیری.
مطمئنم که روزی که این متن رو میخونی بسیار شجاع و راستگو هستی و اینها فقط درد دل یک پدر با پسرش هست که این روزها حال دلش خوش نیست.
دوستت دارم برای همیشه.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر