دیروز با بابا رفتیم شهر کتاب که لوازم تحریر سال تحصیلی جدید رو بخریم!
کلی بهمون خوش گذشت ... بعدش همونجا توی شهر کتاب رفتیم کافی شاپ و من طبق معمول شیک شکلات خوردم!!
اونجا رفتم ته سالن و داد زدم "بابا از اینجا صدام رو میشنوی؟!"
یه خانم داشت کتاب میخوند یه جوری نگاهم کرد انگار حرف بدی زدم!!
وقتی اومدم پیش بابا ، بابا بهم گفت که توی کتابخونه و اینجور جاها نباید با صدای بلند حرف زد!! تازه فهمیدم خانمه چرا منو اونطوری نگاه کرد! ههههههه!!!
اینم عکس دیروز!
عجب خنده قشنگی
پاسخحذف